۱۳۷۳

گزارش ویژه حزب ملت ایران ـ ۲۱ امرداد ۱۳۷۳

 آیین خاک‌سپاری دکتر شمس‌الدین امیرعلایی

ساعت نه بامداد روز جمعه، بیست‌ویکم امرداد‌ماه، گرداگرد بیمارستان ایرانمهر، از انبوه زنان و مردانی که با نام پرآوازه‌ی دکتر شمس‌الدین امیرعلایی، پوینده‌ی راستین راه مصدق بزرگ، آشنایی داشتند پر بود و، در میان آن‌ها، چهره‌های سرشناسی که سال‌ها در کنار این رادمرد برای آزادی و آبادی ایران‌زمین و برقراری مردم‌سالاری کوشیده‌اند به چشم می‌خورد. سرانجام، پیکر قهرمان خلع ید از استعمار در حالی که پرچم سه‌رنگ ملّی آن را پوشانده بود بر دوش همرزمان، هم‌اندیشان، و پیروان مصدق بزرگ تا خیابان میرداماد تشییع گردید؛ و سپس با آمبولانس راهی بهشت زهرا شد.

هنگامی که آیین نماز انجام می‌گرفت، تنی چند، که خود را در میان سوگواران جا داده بودند، به بهانه‌ی اعتراض به پرچم ملّی به دشنام‌دهی پرداختند و سپس به‌ظاهر پراکنده شدند. اندکی بعد، پیکر دکتر شمس‌الدین امیرعلایی بار دیگر تا مزار او در قطعه‌ی هشتادونه گورستان بهشت زهرا، کنار مزار اللهیار صالح و دکتر علی شایگان، از پیشگامان جنبش ملّی شدن صنعت نفت، در حالی که گل‌بسته‌ی حزب ملت ایران با نشان دبیرخانه و گل‌بسته‌ی دیگری با نام طرفداران جبهه‌ی ملّی ایران در جلوی زنان و مردان سوگوار در حرکت بود، با اشک و دریغ تشییع گردید.

پس از سخنرانی کوتاه و پرشور عبدالعلی ادیب برومند، سراینده‌ی نامی، و سپاس‌گزاری بانو شهناز شهنواز، از بستگان نزدیک دکتر شمس‌الدین امیرعلایی، از گردآمدگان، هم‌زمان با خاک‌سپاری و برگزاری آیین‌های اسلامی، بار دیگر، گماشتگان خردباخته‌ی جمهوری اسلامی به سوگواران یورش بردند. این بار، هفت‌تیرکشی و تهدید به تیراندازی با ناسزاگویی و زشت‌کرداری همراه بود و شماری از هموندان حزب ملت ایران در حالی که به‌سختی زیر ضربه قرار گرفتند دستگیر گردیدند و چند دوربین عکاسی و یک دستگاه فیلم‌برداری حاضران را به‌زور ضبط کردند. سپس از داریوش فروهر خواستند به اتومبیل بنزی که آورده بودند سوار شود و این رزمنده‌ی دیرپا به درون خودرو رفت و به جای ناشناخته‌ای برده شد. گردآمدگان با اندوه و شگفتی این کردارهای زشت را تماشا کردند و، پس از فاتحه‌خوانی و گل‌گذاری، برابر قرار قبلی، به سوی سالن پذیرایی آپادانا به راه افتادند.

داریوش فروهر پس از دو ساعت به همراه دیگر دستگیرشدگان به گورستان بهشت زهرا بازگردانده شد. این رزمنده‌ی خستگی‌ناپذیر پس از فاتحه‌خوانی بر مزار دوست خود، دکتر شمس‌الدین امیرعلایی، و نظم دادن به گل‌های پراکنده با همراهان به سالن پذیرایی آپادانا آمد و مورد استقبال پرشور سوگواران، که سر و روی این فرزند قهرمان ایران‌زمین را غرق بوسه کردند، قرار گرفت.