باز هم تهاجم گستاخانه گروه فشار
ساعت هشت بامداد روز شنبه، بیستوچهارم آبانماه، دهها تن از گروه فشاری که نام «انصار حزبالله» را یدک میکشد در برابر دانشگاه صنعتی امیرکبیر گرد آمدند و، با کاربرد واژههای زشت و توهینآمیز، از انجام سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش، استاد اسلامشناس، جلوگیری بهعمل آوردند.
ساعت چهارده و چهلوپنج دقیقه نیز، دفتر اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشجویی و دانشآموختگان دانشگاهها به اشغال همان گروه سرکوبگر درآمد و در یک چشمبرهمزدن تمامی ابزارهای تصویری و صوتی و نوشتاری به گوشهوکنار پرتاب و، با لگدپرانی و چماقزنی، به مشتی آهنپاره بدل گردید و چند دهمیلیون ریال خسارت بهبارآمد.
مهندس حشمتالله طبرزدی، دبیر این اتحادیه، نیز با پنجهبوکس و زنجیر و کابل مورد ضربوجرح قرار گرفت و سخت آسیب دید. گفته میشود سرکوبگران با نواختن هر ضربهای به هشت تن کسانی که در دفتر حضور داشتند انتقاد آنان از «رهبری» را انگیزهی زشتکاری خود تلقی میکردند.
شگفت آنکه نه در بامداد، به هنگام لجنپراکنیها و جنجالآفرینی سرکردگان این گروه تجاوزگر و خطونشان کشیدنهایشان، و نه پس از نیمهروز، در زمان عربدهجوییها و وحشیگریهای آنان، حتی یک تن از نیروهای انتظامی، که در برزنگاهها شهر را تیول خویش میسازند، به چشم نمیخورد.
در حالی که داعیهی احترام به حقوق انسان و ضرورت حضور نسل جوان، بهویژه دانشجویان، در صحنهی سیاسی کشور به گونهی دستاویزی برای هوادارای از فضای سیاسی باز درآمده و واپسگراترین جناح سردمداران جمهوری اسلامی در هر فرصتی از آن دم میزند، چنین رویدادهای شرمآوری جز تلافی شکست افتضاحآمیز آنان در نگهداشت پارهای از جایگاههای قدرت، چه تعبیری میتواند داشته باشد؟ ولی بیتردید مردم، پس از تحمل سالیان دراز یکهتازی انحصارگران، زیروبم ترفندهای اهریمنی آنان را میشناسند و، در برابر این گونه شیوههای ضدانسانی، به ایستادگی میپردازند و جوانان مانند همیشه شورمندانه جلودار پیکارهای رهاییبخش ملّی خواهند بود.
بیگمان، این گونه تهاجمهای دژخویانه و رو نهان داشتن کسانی که باید نگهدارندهی نظم و قانون باشند خود چرایی داده نشدن اختیار فرماندهی نیروی انتظامی به وزارتکشور را بهخوبی روشن میکند و نشان میدهد سرکوبگران به پشتگرمی چه نهادهایی دست به چنین کردارهای ضدمردمی میزنند.
اگر با دانشجویان، که از اصلیترین نیروهای کوشنده در انقلاب و نیز در درازای هشت سال نبرد میهنی بودهاند و، به حکم جوانی و پویایی، شریان هستی ملّی به حساب میآیند، چنین گستاخانه برخورد شود؛ چه جای امید برای قانونگرایی باقی میماند؟
حزب ملت ایران ضمن ابراز نفرت نسبت به این گونه کردارهای قانونشکنانه پشتیبانی بیدریغ از جنبش دانشجویی را، که طلایهدار تلاشهای سلطهستیزانه است، وظیفهی خود میداند و خواستار گسترش همبستگی همگانی به گونهی یگانه رهیافت ملّی برای رسیدن به مردمسالاری میباشد.
دبیرخانهی حزب ملت ایران