شانزدهم آذر، روز دانشجو، گرامی باد
هممیهنان، دانشجویان،
بار دیگر، شانزدهم آذر، روز حماسهآفرین ایستادگی دانشگاه، روز بهخونتپیدن فرزندان این سرزمین خدایی، فرامیرسد.
به دنبال کودتای ننگین بیستوهشتم مرداد ۱۳۳۲ و دستگیری و شکنجه و کشتار رزمندگان و درهمکوبی پایگاههای مردمی و کاستهشدن توان همگانی در تداوم نبرد، دانشگاه برای دفاع از آزادی و استقلال میهن به گونهی کانون آرمانخواهی و سنگر آزادی در برابر دستگاه ستم سینه سپر کرد و پرچم استقامت برافراشت.
در شانزدهم آذر، همزمان با ورود معاون رئیسجمهوری آمریکا، که خبر از بالا گرفتن تاراج دستاوردهای پیکارهای مردمی، یعنی ملّی شدن صنعت نفت، میداد، دانشجویان دانشگاه تهران با برپایی نمایشهای اعتراضآمیز نفرت خود را از حکومت دستنشانده و اربابان آن به اوج رساندند. دستگاه استبداد، که برای استواری پایههای لرزان حکومت خویش از هیچ جنایتی روگردان نبود، محیط مقدس دانشگاه را زیر سیطرهی چکمهپوشان گارد شاهی گرفت؛ سپاه سرکوبگرْ دانشجویان و استادان دانشکدهی فنی را، که اعتراضشان رساتر و خشمآلودتر از دیگران فریاد میشد، زیر رگبار گلوله گرفت و سه دانشجو، احمد قندچی، مهدی شریعترضوی، و مصطفی بزرگنیا، به خون کشیده شدند. چنین بود که شانزدهم آذر با نام این سه دلاور بر تاریخ پرافتخار مبارزات میهن رقم خورد و به نام «روز دانشجو» در تمام سالهای سیاه دیکتاتوری در سراسر مرکزهای دانشجویی تداومبخش خط پیکار علیه استبداد وابستهبهاستعمار گردید.
از آن پس، شانزدهم آذر فرصتی بود برای پیگیری آرمانهای سرکوبشدهی نهضت ملّی ایران؛ و این تداوم تا پیروزی انقلاب بیستودوم بهمن ۱۳۵۷ گسترش یافت که بیتردید نقش بزرگ نسل پیکارجوی دانشگاهی را در آن پیروزی درخشان ملّی نمیتوان از یاد برد.
دریغ که صباحی نگذشته آن آبدیدگان کورهی گداختهی انقلاب، به جای آنکه به نظم و کار دعوت شوند و در امیدهای کوششآفرین غرقه گردند، سرکوب موج خانمانبرانداز واپسگرایی و انحصارگری شدند و همهی مرکزهای آموزش عالی کشور در شرایطی که انقلاب به سازندگی نیاز داشت و سازندگی جز در چارچوب بهرهوری از مهارتها و تخصصها امکانپذیر نبود تعطیل گردید و، از سویی، به گونهی ضربهای سهمگین، آسیبپذیری را صد چندان نمود و، از سوی دیگر، بر اعتبار اخلاقی انقلاب لطمهی جبرانناپذیری وارد آورد.
بیشک، تعطیل دانشگاه، که یکی از اصلیترین پایگاههای مردمی و کانون جنبش و تکاپو علیه دستگاه استبداد زیرسلطهیاستعمار به شمار میرفت و در راه پیروزی ملت ایران دلیریها و جانبازیها از خود نشان داده بود، تجاوز آشکار به «حقوق ملت» به شمار میآید و هیچ بهانهای از زشتی آن نمیکاهد؛ بهویژه که بیهوده بودن بهانهها نیز یکی پس از دیگری آشکار گردید و همگان دانستند که « پاکسازی» و « انقلاب فرهنگی» و واژههایی مانند اینها گریزگاهی بیش نبودهاند، زیراکه دستاوردهای فرهنگی و دگرگونیهای بنیادی جز به آزادی حاصل نمیشود و، در فضائی که نه دانشجو و نه استاد هیچ یک از حرمت لازم برخوردار نباشند و همه بهگونهی موجوداتی پلید و فاسد مورد داوری، آن هم نه در ترازوی عدالت، که زیر ذرهبین خودمرکزی و کوتهاندیشی، قرار میگیرند، امیدی به بازگشایی و بهرهدهی دانشگاهها نخواهد بود.
حزب ملت ایران از همهی دانشجویان میخواهد تا بار دیگر شانزدهم آذر را آغازگر فصلی از کوششهای خستگیناپذیر برای همبستگی نیروهای مردمی سازند. باشد مردم ایران با زندهداشت جدول ارزشهای انقلاب، که از پیوند ایرانیگری و اسلامباوری جوشیده، به استقلال ملّی و آزادیهای فردی و اجتماعی و عدالت همگانی برسند. چنین باد.
پیروز باد ملت، استوار باد همبستگی دانشجویان ایران.
دبیرخانهی حزب ملت ایران