از شرکت در انتخابات خبرگان رهبری خودداری کنید
هممیهنان،
بیگمان، نشان دادن حقیقت و عمل کردن در بستر آن انتظار بجایی است که مردم از هوارداران آزادی و عدالت دارند. تجربهی تاریخی نشان میدهد دوام انحصارطلبی و استبداد به از بین رفتن خردگرایی، بیرنگ شدن احساس تعهد مدنی، نابودی شور زندگی، هرز رفتن استعدادها، پژمردن عاطفهها و، سرانجام، فروریزی همهی ارزشهای معنوی میانجامد. امروز، نابهنجاری سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی، که به گونهی بحرانی همهجانبه هستی ملّی را تهدید میکند، باید اصلیترین دغدغهی دگراندیشان تلقی گردد و در هر فرصتی برای دستیابی به راهکارهای اساسی کوشش نمایند و، در راستای بیرون کشانیدن جامعه از وضع نابسامان پدیدآمده، هشدارهای لازم را بدهند.
بیتردید، علت اساسی پیدایش و رشد سرطانی نابهنجاریهای فراگیر کنونی ساختار ناهمگون نظام حاکم میباشد که در چنبرهی واپسگرایی فروافتاده و با سازوکارهای موجود امکان بیرون آمدن از آن نیست. گام فوری و اساسی برای رسیدن به مردمسالاری به گونهی اصلیترین رهیافت ملّی و درستترین شیوهی شناختهشدهی کشورداری حذف استیلای قدرت فردی از سرنوشت ملت میباشد. گرچه بخش بزرگی از سردمداران جمهوری اسلامی میکوشند با جوسازی و زمینهچینی این گونه جلوه دهند که جایگاه غیرمردمی خبرگان رهبری با وظیفهی انتخاب قیم برای مردم از ضرورت وجودی برخوردار میباشد؛ ولی داوری همگانی جز این است و، با هر دستاویز و تعبیری این نهاد، سدی اساسی در برابر هر گونه تحول آزادیخواهانه در کشور به حساب میآید.
قانون اساسی در همهی جهان قراردادی اجتماعی و میثاقی است که مردم با ارادهی آزاد خویش اصلهای آن را میپذیرند و، در بزنگاههای تاریخی، زمینهی تحول و تغییر آن را فراهم میدارند و هر چه میزان پیوستگی افکار عمومی به آن افزونتر باشد، از تداوم و استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود.
هدف انحصارگران حاکم از تعبیرهایی که برای توجیه دخالتهای قیمگونه در سرنوشت مردم انجام میدهند جلوگیری از استقرار حاکمیت بیقیدوشرط ملت، که نیاز همیشگی اجتماعهای انسانی است، میباشد. انتخاب خبرگان رهبری، که با دخالت آشکار شورای نگهبان انجام میگیرد، دور بستهای است که با تکرار آن مردم روزبهروز در طاس لغزندهی دیکتاتوری فروتر میشوند.
اگر شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و یا گزینش رئیسجمهوری، که بیتردید نشانهی روحیهی سازشکاری و آسانطلبی و سادهاندیشی به امید رسیدن به فضای سیاسی باز و ایمنی قضائی بود، میتوانست مبارزهی تاکتیکی اطلاق شود؛ ولی بیگمان شرکت در انتخابات خبرگان رهبری با ساختار و مسئولیت و سیطرهی اقتدار آن بیانگر هویت ضدآزادیخواهی و خلاف روح عدالتجویی است.
در شرایط کنونی، حتی پرداختن به ماهیت خبرگان و سرگرم داشتن مردم به بررسی شکل گزینش و نوع ترکیب آن آب به آسیاب استحکام دیکتاتوری ریختن است و پذیرش و تأیید سلطه و التزام و تبعیت نظری و عملی نسبت به آن میباشد.
از این رو، اتحاد حزبها و نیروهای ملّی ایران، که خواستار بازنگری در قانون اساسی پرنقص جمهوری اسلامی است، با کنارهگیری از شرکت در این نمایش، همهی سازمانهای سیاسی دگراندیش، همهی گروههای اجتماعی، بهویژه جوانان، را فرامیخواند تا با همبستگی بر انتخابات خبرگان رهبری خط بطلان کشند و هشیاری، رشد سیاسی، و ارادهذی استوار خود را برای رسیدن به یک زندگی انسانی به دور از سایهی شوم خودکامگی و در فضائی آزاد و ایمن نشان دهند.
اتحاد حزبها و نیروهای ملّی ایران (جنبش برای آزادی ایران، حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم)، حزب مردم ایران، حزب ملت ایران)