انتخابات نمایشی را باید برهمزد
زنان و مردان ایرانزمین،
در بحران دهشتناکی که این کهنبوموبر را فراگرفته و شیرازهی زندگی ملّی را تهدید به فروپاشی میکند و سران جمهوری اسلامی نیز جز در تکاپوی نگهداشت پایههای لرزان قدرت خویش به هر بها و با هر شیوهی ضدمردمی نمیباشند، بار دیگر بازیافتن همبستگی به گونهی اصلیترین وظیفهی انسانی درآمده است.
گرچه تلاش نابخردانه در راستای دگرگون جلوه دادن این وضع هولناک با کاربرد تمامی ابزارهای پیشرفتهی آوازهگری و گسترش چندشآور دروغ و تملق و برپایی سمینارهای گوناگون با شرکت مزدوران داخلی و خارجی، نشر آمارهای ساختگی و سفرهای پرهزینهی خودنمایانه از حد گذشته است؛ ولی آنچه در میان مردم موج میزند جز ناباوری، خشم، نفرت، و پرخاش نمیباشد.
حزب ملت ایران بارها در اعلامیهها و اطلاعیههای خود آیندهی تیرهای را که در پیش روست هشدار داده و سردمداران جمهوری اسلامی را از کاربرد سیاستهای واپسگرایانه بر حذر داشته و داریوش فروهر در جایگاه رهبری آن تنها راه رهایی از این بنبست را گذار آرام از وضع کنونی به مردمسالاری تلقی کرده است؛ ولی دستاندرکاران جمهوری اسلامی با بریدگی از مردم از پیدایی هر روزنهی امیدی در این زندان بزرگ بیم دارند و پیوسته، با تنگتر کردن دایرهی انحصارگری و گسترش جو وحشت، دست به کردارهای خشن تازهای میزنند که از آن جمله استقرار شبانهروزی نیروهای انتظامی و گماشتگان امنیتی در جایجای شهرهای کوچک و بزرگ، برپایی راهپیماییهای تهدیدآمیز برای شدت بخشیدن به هراسافکنی برضد دگراندیشان، از سرگیری اعدامها، لغو امتیاز نشریهها، یورش به نهادهای فرهنگی، طرد استادان و دانشجویان به بهانههای واهی، و سرانجام قرارومدارهای تازهای که اشغالکنندگان کرسیهای نمایندگی در حال گذاردن با یکدیگر هستند تا هر ندای ناهماهنگ با روند یکهتازی را بزه تلقی کنند و به خفه کردن آن جنبهی قانونی دهند را میتوان برشمرد و چهبسا در آیندهی نزدیک پایمال کردن حیثیت ذاتی بشر در ایران زنجیرشده با شتاب بیشتری دنبال میگردد.
در چنین فضای خفقانآمیزی، تدارک خیمهشببازی انتخابات دورهی پنجم مجلس شورای اسلامی، که به بالا گرفتن جنگ قدرت میان مهرههای اصلی سردمداران جمهوری اسلامی انجامیده، وضع را بیش از پیش دلهرهآور ساخته است.
همان گونه که در قانون اساسی پرنقص جمهوری اسلامی، که اصلهایی از آن را هنوز میتوان دستاویز زندهداشت حقوق ملت قرار داد، آمده است، آزادی و استقلال دو پارهی جداناشدنی از یکدیگرند و زیر پا نهادن آزادی، که اصلیترین جلوهی آن انجام انتخابات راستین و، در صورت نیاز، برگزاری همهپرسی است، به معنای بر باد دادن استقلال کشور میباشد.
بیگمان، تکوین و تشکیل قدرت سیاسی بدون تجلی ارادهی ملت ممکن نیست و، هر زمانی که بخشی از مردم با استفاده از قهر و زور از دایرهی شمول حقوق اجتماعی کنار گذاشته شوند، دوران غصب کرسیهای زمامداری چندان به درازا نمیکشد و همگان ناگزیر در جستجوی راهحلهای تازه برمیخیزند تا تومار قلدری را درهمبریزند.
اما آنچه از سوی اشغالکنندگان پایگاههای قدرت به عنوان برپایی انتخابات پنجمین دورهی مجلس شورای اسلامی در حال زمینهچینی است هیچ روزنهی امیدی برای گذار آرام از این ورطهی هولناک نمیگشاید و بیشتر یادآور شیوههای «رستاخیزی» نظام گذشته و بازیگریهای نزدیک به هفده سال فرمانروایی خودجلوانداختگان پسازپیروزیانقلاب است.
از اینرو، حزب ملت ایران یک بار دیگر پیششرطهای لازم برای یک انتخابات درست را، که بتواند نشانگر خواست مردم باشد، اعلام میدارد و از همهی فرزندان این سرزمین بلازده، از همهی سازمانهای سیاسی و نهادهای صنفی سلطهستیز میخواهد تا جمهوری اسلامی را با هر وسیلهی ممکن ناگزیر از پذیرش آنها سازند.
پدید آوردن فضای سیاسی باز از راه
ــ پاس داشتن آزادی گفتار و نوشتار و گردهمایی و جلوگیری از تجاوزگری گروههای فشار به هر عنوان؛
ــ آزاد گذاردن همهی سازمانهای سیاسی و حزبهای دگراندیش و نیز اتحادیهها، انجمنها، و کانونها و بهطورکلی نهادهای صنفی هر گروه اجتماعی؛
ــ اجازهی نشر دادن به همهی روزنامهها، ماهنامهها، و فصلنامهها، و کتابهای دارایبینشهایگوناگون، برکنار از هر سانسور؛
ــ بررویهم، زندهداشت «حقوق ملت»، که در بیستوچهار اصل از فصل سوم قانون اساسی پیشبینی شده است.
ایجاد ایمنی قضائی از راه
ــ بازگرداندن صلاحیت عام دادگاههای عمومی دادگستری و برچیدن دادگاههای اختصاصی، جز آنچه در قانون اساسی پذیرفته شده است؛
ــ پایان دادن به کار نهادهای سرکوبگری که نام دادگاههای «ویژهی روحانیت» و یا «انقلاب اسلامی» بدانها داده شده است و تنها پاسداری از جو وحشت را بر عهده دارند؛
ــ رسیدگی به بزههای سیاسی در دادگاههای عمومی با حضور هیئت منصفه، به طور علنی، و با شرکت وکیل دادگستری تسخیری یا انتخابی؛
ــ آزادی همهی زندانیان سیاسی، که به هر عنوان در گوشهوکنار کشور دربند هستند، حتی اگر مورد دادرسیهای فرمایشی قرار گرفته باشند.
افزون بر اینها باید اختیارهایی که شورای نگهبان با برداشت نادرست از اصل نودونهم قانون اساسی به خود داده و دامنهی «نظارت» بر انتخابات را به تشخیص صلاحیت نامزدها و نیز دخالت در کارهای اجرائی کشانده است حذف گردد تا در هر گزینشی بهراستی «میزان رأی مردم» باشد.
همهی صحنهسازیها حکایت از آن دارد که سردمداران جمهوری اسلامی باز هم درصدد ظاهر آراسته دادن به قلدریهای خود هستند و حتی جناحی میخواهد سررشتهی همهی کارها را در دست بگیرد و بهویژه بر این نکته تکیه میکنند که هیچ نیروی ناسازواری در میان نیست و سامان فرمانروایی واپسگرایانهی کنونی جانشینی ندارد.
در برابر همهی ترفندهای برکرسیقدرتنشستگان، بیش از این درنگ روا نیست و باید هر چه زودتر به چارهگری پرداخت؛ و بیشک، در چنین هنگامهای، یک سازمان سیاسی بهتنهایی نمیتواند برآورندهی نیاز ملّی در برچیدن بساط یکهتازی از ایران باشد.
چهلوشش سال پیش، در زمانهای همانند، مصدق بزرگ با پدید آوردن جبههای کارساز توانست به پیکارهای سلطهستیزانهی ایرانیان شکلی درخور دهد و جنبش ملّی کردن صنعت نفت را به پیروزی رساند. از اینرو، حزب ملت ایران، با ستایش از تلاشهای پراکندهای که به گونههای فردی و جمعی تا کنون در درون و بیرون کشور در راستای رهایی میهن از تنگنای کنونی انجام گرفته و با بهرهوری از آزمون تاریخی یادشده، شالودهریزی جبههای فراگیر را برای شکل سازمانی دادن به جنبش خواستار مردمسالاری ضروری میداند تا همهی نیروهای هوادار استقلال ملّی، آزادیهای فردی و اجتماعی، و عدالت همگانی را همگام سازد.
حزب ملت ایران از همهی زنان و مردان بیداردل، همهی نخبگان گروههای اجتماعی، کارگران، کشاورزان، پیشهوران، کارمندان، آموزشگران، استادان، دادرسان، وکیلان دادگستری، روزنامهنگاران، هنرمندان، دانشجویان، و همهی سازمانهای سیاسی ایستادهبهخود انتظار دارد، به دور از هر نفاق، از هیچ گونه کوششی در راستای بنیادگذاری جبههی خواستار مردمسالاری دریغ نورزند و، با زندهداشت اسطورهی همبستگی همگانی، دشمن را به عقبنشینی وادار و راه رسیدن به هدفهای میهنی را هموار کنند.
برچیده باد بساط دیکتاتوری، برقرار باد مردمسالاری.
دبیرخانهی حزب ملت ایران