خجسته باد بیستونهم خرداد، روز کارگران ایران
هممیهنان،
در بررسی اجتماعی انقلاب، بسیار کوشش میشود تا برگشتی درست به گذشتهها صورت نگیرد؛ در حالی که این دگرگونی بزرگ پیامد جنبشی ریشهدار در پیشینهی تاریخ بوده است و ثمربخشی آن نیز در گرو بهرهگیری از آزمونهای پیشین قرار دارد. پس بجاست در هر فرصت روشنگریهای شایسته به عمل آید تا دشمنان گوناگون ایران بدانند که این انقلاب را نه میتوان به نابودی کشاند و نه میتوان دچار کجرویی کرد و، بهرغم همهی دسیسهها، سرانجام، ملت پیروز خواهد شد. به همین دلیل، حزب ملت ایران یادآوری پیروزیهای دورتر را جدا از پاسداری دستاوردهای نزدیکتر نمیداند و همواره کوشش میکند، در میان تاریکیهای زمان، گذشته را چراغ راه آینده سازد.
بیستونهم خرداد یکهزاروسیصدوسی، روزیکه ملت ایران پس از یک قرن و نیم شکست و درماندگی گام بزرگی به سوی استقلال ملّی برداشت و، با خلع ید از استعمار، گردانندگی صنعت نفت در سراسر کشور را بهعهده گرفت، هرگز فراموش نمیشود. خلع ید از استعمار نه تنها پایان یافتن سالیان دراز بردگی اقتصادی و رهآوردهای زشت سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی آن را نوید میداد، بلکه تیری شکافنده بود بر قلب اهریمن ناامیدی و خودباختگی در ایرانزمین. برای ملت زنجیرشده، که زمامداران تبهکار و مزدور پیاپی در گوش آن نغمهی شوم ناآگاهی و ناتوانی میخواندند و بیگانگان را چون غولی شکستناپذیر جلوه میدادند، چه چیز ارزندهتر از این بود تا، با رهبری خردمندانهی اندکشمار رزمآورانی روشنبین، در مدتی کوتاه، پایههای امپراتوری دشمن را در برابر رستاخیز خود لرزان ببیند و فریاد ستایش ملتهای دیگر را از دور و نزدیک بشنود. گرچه پس از چندی، با توطئهای دژخویانه، قدرتهای استعمارگر به یاوری ارتجاع زخمخورده توانست بار دیگر بساط استبداد را در ایران بگسترانند و ثروتهای ملّی را به غارت برند؛ ولی مردمی که در خلع ید از جهانخواران آزمند راه رهایی از سلطه را آموخته بودند از پای نشستند تا بار دیگر در انقلابی شگرف رقمزن سرنوشت خویش شدند.
بیشک، در خلع ید از استعمار، همهی گروههای اجتماعی سهم داشتند؛ ولی، چون در این پیروزی ملّی برجستهترین نقش را اردوی کارگران بر عهده گرفتند و دست توانای آنان بود که در روز بیستونهم خرداد درفش ایران را بر فراز دکلهای نفت به اهتراز درآورد، به حق این روز خجسته «روز کارگران ایران» نامیده شد. زهی افتخار بر اردوی کارگران ایران، که همواره در پیکارهای رهاییبخش ملّی پیشقراول ماندند و، بهویژه در گیرودار انقلاب، با خیزش همگانی خود، ضربهی نهایی را بر پیکر نظام سلطنتی وابستهبهبیگانه فرود آوردند.
با این ظفرمندی امید میرفت که، در ایران بپاخاسته، استثمار نیز به همراه استبداد و استعمار به زبالهدانی تاریخ انداخته شود؛ ولی واپسگرایان بهقدرترسیده خیلی زود انقلاب را به بیراهه کشاندند و حیلهگرانه از دگرگونیهای بنیادی در بسیاری از زمینههای زندگی ملّی پیشگیری کردند. در این میانه، کارگران با کینهتوزی بیمانند ازگردراهرسیدگان، که با ترفندهای گوناگون به دفاع از سرمایهداری لجامگسیخته پرداخته بودند، روبهرو شدند و، اگر از وفاداران به جدول ارزشهای انقلاب هم کسی به سود آنها گامی برداشت، دچارکارشکنیهای پایانناپذیر گردید. بدین گونه، در چهارمین سال انقلاب، ارزندهترین گروه اجتماعی مردم با همهی لفظپردازیهای زمامداران حتی حقوق قانونیشدهی خود را نیز از دست دادهاند، از امنیت شغلی برخوردار نیستند، دستمزدی درخور هزینههای سرسامآور زندگی دریافت نمیدارند، از داشتن اتحادیههای صنفی بیبهره گشتهاند و در زیر سرکوب کور دستگاههای پلیسی قرار گرفتهاند.
بسی مایهی سرافرازی است که، در چنین هنگامهی فضیلتسوزی، کارگران بیداردل بیشترین اهمیت را به انجام وظیفهی ملّی خود میدهند و شبانهروز برای تولید کالاهای موردنیازهمگانی میکوشند و از این رهگذر به رزمآوران «نبرد میهنی» یاری میدهند.
بدون تردید، اردوی کارگران در آیندهای نهچنداندور خواهند توانست در کنار دیگر گروههای اجتماعی بر همهی نیرنگها چیره شوند و ایران و انقلاب را از تنگنای کنونی رهایی بخشند.
چنین باد.
دبیرخانهی حزب ملت ایران