۱۳۷۷

نوشتار پروانه فروهر ـ نوروز ۱۳۷۷

نوروز بزرگ‌ترین جشن ملّی ایرانیان 

کهن‌ترین جشنی است که آغاز سال را دربرمی‌گیرد، جشن رستاخیز طبیعت و تجدید زندگی، جشن حرکت، جنبش، تکاپو و کار و پیدایش. آن را از نظر افسانه‌شناسی به جمشید نسبت داده‌اند.

پژوهشگر برجسته‌ی ایرانی، ابوریحان بیرونی، می‌گوید نوروز نخستین روز است از فروردین‌ماه. ایرانیان در زنده نگاه داشتن آیین نوروز، حتی در روزگاران تیره‌ی سلطه‌ی خلیفه‌های عرب و چاپلوسانی که عرب‌مآبی را مایه‌ی پیشرفت خود ساخته بودند و با سنت‌های ایرانی سخت دشمنی می‌ورزیدند و آن‌ها را نشان کفر تلقی می‌کردند، کوشا بودند.

دراوستاو ادبیات اوستایی، هیچ نام و نشانی از نوروز نیست؛ اما در زمان ساسانیان، در اثرهای تاریخ‌نگاران سده‌های سوم تا پنجم، مطلب‌های قابل‌توجهی باقی مانده. از روزگاران باستان، موسیقی و آوازهایی مربوط به نوروز وجود دارد که به «نوروزخوانی» مشهور است؛ و در زمان ما هم هنوز نوروزیه‌ها در روستاها و برخی شهرستان‌ها باقی است، هر چند رو به فراموشی می‌رود.

پیشینه‌ی سفره‌ی هفت‌سین بسیار کهن است. می‌گویند چون جمشید به اهریمن، که راه خیر و برکت و بارش باران و سبز شدن گیاهان و نعمت و فراوانی را بسته بود، پیروز شد، دوباره زندگی با نعمت‌های فراوان آغاز گردید. پس هر کس از راه تبرک و یادمان در این روز، که نوروز است، در ظرفی جو کاشت؛ و سپس این رسم در ایران پایدار ماند که برای نوروز مردم در هفت ظرف هفت نوع از غلات را کاشته و سبز می‌کردند.

در سفره‌ی نوروزی، هفت حبوب، هفت گرده‌ی نان، که از هفت حبوب پخته شده باشد، هفت شاخه‌ی گیاه، هفت جام سپید، هفت درهم سپید، یک سکه‌ی ضرب همان سال، یک بسته اسپند می‌نهادند. در کاربرد هفت گفته می‌شود منظور هفت امشاسپند در آیین زرتشت است. سبزه‌ها چندین روز پس از جشن به آب افکنده می‌شد، چنان که در این زمان نیز در روز سیزدهم سبزه‌ها را به آب می‌افکنند.

در پیچ و خم زمان و به‌رغم تلخی‌ها و نابسامانی‌ها، این فروزه‌ی فرهنگ ملّی ادامه یافت، در کلام و رسم، در آداب و شعایر، نسلی آن را به نسل بعد سپرد. دولت‌ها آمدند و رفتند، تعصبات چیره شدند و رنگ باختند؛ اما بسیاری از سنن برجا ماند.

پژوهش در سنت‌های ملّی این مرزوبوم نشان می‌دهد که، بر خلاف فراوانی سوگ و ماتم و عزا و انجام مراسم شیون و مویه در این سرزمین و تاریخ و سنت‌های آن کمتر نشانی از وجود عیدها و جشن‌ها هست که متأسفانه امروز جز چند تایی باقی نمانده که یکی نوروز است.

از همین فرصت استفاده می‌کنم و زودتر از هنگام خجسته‌نوروز یکهزاروسیصدوهفتادوهفت را به همه‌ی ایرانیان در درون و بیرون کشور شادباش می‌گویم. امید که سال نو سال چیرگی بر همه‌ی نیروهای اهریمن، سال برچیدن بساط یکه‌تازی، و سال برقراری مردم‌سالاری در این نیاخاک اهورایی باشد.

نسخه خطی این نوشتار